مدیریت فرایندهای کسب‌وکار

در تمامی سازمان‌ها وبنگاه های اقتصادی و هر نقطه‌ای در جهان که کسب‌وکاری وجود داشته باشد به‌طور محسوس و نامحسوس فرایندهایی دارد که ادامه و روند صعودی آن کسب‌وکار وابسته به اجرای صحیح و کامل فرایندهای وابسته و عملیاتی می‌باشد.

این فرایندها در تقسیم بندی‌های سازمانی به شکل‌های مختلفی ایجاد و مورداستفاده قرار می‌گیرد. به‌طور مثال فرایندهای اداری، فرایندهای مالی، فرایندهای منابع انسانی و…که با تجمیع این فرایندها وابستگی‌های تعریف‌شده موتور سازمان به حرکت درمی‌آید و میل به تکامل ایجاد می‌گردد.
مهم‌ترین عامل در فرایندهای کسب‌وکار در هر مرحله، وجود قانون در اجرای مراحل مختلف فرایند و تخصیص هر مرحله به بخش و یا پرسنل مربوطه می‌باشد که با عدم تصویب و طراحی صحیح در این مرحله آسیب جدی و جبران‌ناپذیری را به سازمان وارد می‌کنیم.
اساس قانون‌گذاری در هر قسمت سازمان نیاز به نظم و سلسله‌مراتب سازمانی و تعریف صحیح مسؤولیت‌ها و اختیارات بخش موردنظر می‌باشد که این تعریف وابسته به ‌نظام قانونمند و بخش‌بندی مناسب در اجرای فرایندها می‌باشد.
مدیریت فرایندهای کسب و یا همان BPM (Business Process Management ) نظام ساختاریافته و استاندارد جهانی تعریف‌شده در خصوص مدیریت فرایندها کسب‌وکار در سازمان می‌باشد که چندین سال است در بیشتر کمپانی‌های متوسط و بزرگ دنیا به کار گرفته‌شده و نتایج بسیار مفیدی در روند تصاعدی کسب‌وکارها داشته که این خود دلیل استفاده از مدیریت فرایندهای کسب‌وکار است.
در راه‌اندازی BPM نیاز به یک برنامه مدون و مشخص الزامی است که در آن فرایندها –نقش ها-پست ها-و نهایتاً چارت سازمانی در دسترس بوده و بر اساس مأموریت اصلی سازمان به پیاده‌سازی BPM بپردازیم.
استفاده مدیریت فرایندهای کسب‌وکار در سرعت انجام فرایندها و به انتها رسیدن اثربخش مراحل مختلف کمک بسزایی کرده و پایان نتیجه بخشی را در تمامی فرایندها به ارمغان می‌آورد که باعث انگیزه در انجام به‌موقع و سیستماتیک مراحل فرایند کرده و رشد سازمانی را به همراه دارد.
در مورد اجزای BPM می‌توان به موارد زیر اشاره کرد:
طراحی و بررسی:
در این قسمت از مدیریت فرایندها تجاری به مطالعه و بررسی دوباره فرایندها کاغذی موجود سازمان کرده که به شناسایی، بازبینی و اعتبار سنجی فرایندهای موجود جان دهیم و یا ایجاد فرایندهای جدید بر پایه اصول سازمان در دستور کار گذاشته که درنهایت فرایندهای تولیدشده را با استفاده از نشان‌گذاری‌های گرافیکی استاندارد و شناخته‌شده و مدل‌سازی کنیم.

پیکربندی:
پس از مدل‌سازی فرایندهای اصلی و کاربردی نیاز به پیاده‌سازی فرایندها برای اجرایی شدن آنها است که این هم می‌تواند با سیستم‌های نرم‌افزاری و یا بدون دخالت آنها ایجاد شود.
در این قسمت تعاملات کارمندان با سیستم و یکپارچه‌سازی سیستم‌های نرم‌افزاری موجود سازمان از مأموریت‌های مدیریت فرایندهای کسب‌وکار می‌باشد.
اجرا و راه‌اندازی:
با به قانون درآمدن فرایندها، فاز اجرایی کردن فرایندهای کسب‌وکار پیش می‌آید که این فرایندها برای دستیابی به اهداف اصلی سازمان شکل‌گرفته‌اند. در فاز اجرایی می‌توانیم عملیاتی شدن همه فرایندها و مراحل مختلف کاری آنها را لمس و در صورت نیاز اقدام به تغییر و یا بهبود آنها کنیم.
نظارت بر فرایندها:
این یکی از بخش‌های مهم در مدیریت فرایندهای کسب‌وکار می‌باشد که با استفاده از مانیتورینگ فرایندها و مراحل هر فرایند و با استفاده از تکنیک BAM (Business Activity Monitoring) یا همان رصد هوشمند فرایندها به صحیح بودن و دقت فرایندها پی برده و با کمتر از چند ثانیه شرایط اداری و تجاری سازمان را مشاهده می‌کنیم.

 

مقالات مرتبط
پاسخ دهید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.قسمتهای مورد نیاز علامت گذاری شده اند *